ما گر زِ سر بریده می ترسیدیم کادر درمانی یک بیمارستان پشت لباسشان نوشته بودند: ما گر زِ سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم من این شعر را می شناختم، اشکم سرازیر شد. تاریخ چه ها که نمی کند. در تبریز ، این شعر بیش از ۱۰۰ سال است كه ورد زبان هاست و اصل شعر این گونه است: سیصد گل سرخ؛ یک گل نصرانی ما را ز سر بریده می ترسانی؟ ما گر ز سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم (نصرانی، اشاره به فردى مسیحی است). بریده ,ترسیدیم ,محفل عاشقان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ماساژ و فیزیوتوراپی News and Style and Download 105 مارکت سنتر ایرانیان فیلم نوین يادداشتهاي پراکنده Tenleybr4 page هر چی که بخوای هست زندگينامه مشاهير ايران و جهان عکس نوشته و دلنوشته ها